افسردگی از هدایت و نامداری تا مرلین مونرو و مارگو همینگوی
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۸۰۰۰۷
افسردگی چهره ندارد، در این گزارش به چندین هنرمند داخلی و جهانی پرداختیم که بخاطر افسردگی به زندگیشان پایان دادند.
به گزارش خبرآنلاین، این موضوع همیشه پرسیده میشود، یک پایان تلخ بهتر است، یا یک تلخی بیپایان. قرار نیست ما به این سوال پاسخ دهیم، هرفردی خودش برای زندگیاش تصمیم میگیرد. بگذارید کمی موضوع را بازتر کنیم، پایان زندگی همه آدمها مرگ است که عدهای آن را تلخ میدانند و عدهای شیرین؛ اما اینگونه نیست هرفرد بنابر زندگیای که در این دنیا داشته میتواند بگوید پایان داستانش تلخ است یا شیرین، ولی همه ما میمیریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چیزی که برخی از مرگها را متمایز یا تلختر میکند خودکشی است، فعلی که در ذهن بیشتر ما عملی ناهنجار ونکوهیده تلقی میشود، اما باید این را بپذیریم که کلمه خودکشی از آنجایی خلق نشده که فقط در لغتنامه باشد و بازهم باید بپذیریم که چه بسیار افرادی که آن را انجام میدهند.
احتمالا آدمهای زیادی در مواجهه با بحرانهای سخت زندگی فکر خودکشی از ذهنشان رد شده، آدمهای زیادی هم به شکلهای مختلفی درباره آن نوشتهاند دورکیم کتاب «خودکشی» را نوشته و این موضوع را از لحاظ جامعه شناسی بررسی کرده و ژان تولی در قالب یک طنز سیاه به نام «مغازه خودکشی» نوشته که شعار صاحبان مغازه این است؛ حداقل در مرگ موفق باشید. عده زیادی هم بسیار کنجکاوند که درباره این موضوع بدانند یا فیلم و سریال میبییند یا کتاب میخوانند شاید به همین دلیل است که «کتاب مغازه خودکشی» ۴۶ بار چاپ شده و شاید به همین دلیل است که سریال نوجوانانه «۱۳ دلیل برای اینکه» شهرت خوبی کسب کرده است.
چون در تمام این آثار از یک زاویه دید به این کار اشاره میشود و البته به این موضوع هم پرداخته میشود که این اقدام مسری است، کسی که به این موضوع فکر میکند و آن را با افراد در میان میگذارد نباید به سخره گرفته شود و گاهی اوقات میتواند این موضوع یک تصمیم و یک کنش آنی و هیجانی باشد به همین دلیل هم هست که آمار اقدام به خودکشی ناموفق از آمار خودکشی موفق بالاتر است.
اما در این میان گاهی افراد دیگر توانایی ادامه ندارند، این عدم توانایی ناشی از بیماریهایی مثل افسردگی است و گاهی بیماری مثل آلزایمر میتواند فرد را از اینکه دیگر خودش را نمیشناسد بسیار بترساند فیلم سینمایی «آلیس» روایت همین است زنی به نام آلیس متوجه میشود که به بیماری آلزایمر مبتلا شده و برای ترسی که از این بیماری در سر دارد، در همان ابتدا یک فیلم از خودش ضبط میکند که اگر روزی از این وضعیت خسته شد و دیگر نتوانست با بیماری شدت یافته خودش دست و پنجه نرم کند، به زندگیاش پایان دهد.
البته در این میان افرادی هم هستند که این کار را انجام میدهند، بسیاری از آنها را فقط اطرافیانشان میشناسند، اما عدهای هستند که همه آنها را میشناسند.
از صادق هدایت تا آزاده نامداریقطعا فهرست جهانی خودکشیهای تاریخ نامهای بزرگی را به خود دیده است، از آدولف هیتلر تا نویسندگان معروفی، چون رومن گاری و ارنست همینگوی و ویرجینیا وولف. مرلین مونرو، زیگموند فروید، ونسان ون گوگ، رابین ویلیامز و هیث لجر از نامهای شناخته شدهای هستند که دست به خودکشی زدهاند؛ اما در ادامه قصد داریم به بهانه به پایان رسیدن زندگی کیومرث پوراحمد به چند چهره شناخته شده داخلی نگاهی بیندازیم که از این طریق به زندگی خود خاتمه دادهاند.
صادق هدایت را در کنار محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی و صادق چوبک پدران داستان نویسی نوین ایرانی میدانند. او را از پیشگامان داستان نویسی ایران میدانند و «بوفکور» مشهورترین اثر اوست که بسیاری این کتاب را درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. اگرچه او را به دلیل داستان نویسی میشناسند، اما هدایت در ترجمه آثاری از متون کهن ایرانی، چون زند وهومن یسن تا آثار نویسندگانی، چون آنتوان چخوف، فرانتس کافکا، آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر ید طولایی داشت. همچنین هدایت نخستین ایرانی است که متونی از زبان فارسی میانه را به فارسی امروزی ترجمه کرده است.
شمار بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان ایرانی، چون غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلیشیری، بهرام بیضایی، رضا قاسمی، عباس معروفی و دیگران هر یک به نوعی کم و بیش تحت تاثیر افکار و اثار هدایت بوده اند یا درباره آن سخن گفته اند. هدایت نهایتا در سن ۴۸ سالگی در ۱۹ فروردین ماه سال ۱۳۳۰ شمسی در پاریس خودکشی کرد و در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
فاطمه یا غزاله علیزاده متولد بهمن ۱۳۲۷، نویسنده ایرانی مشهوری بود که از جمله آثار او میتوان به رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» اشاره کرد. او کار حرفهای را از دهه چهل خورشیدی و با انتشار داستانهای کوتاه در مشهد آغاز کرد. او نهایتا در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ در روستای جواهرده رامسر با حلق آویز کردن خود به زندگی اش پایان داد.
منصور خاکسار متولد آبادان بود که در دهه ۴۰ خورشیدی به همراه ناصر تقوایی سردبیر نشریه ادبی هنر و ادبیات جنوب را بر عهده داشت. او پیش از انقلاب به دلیل فعالیت ادبی و فرهنگی به همراه برادرش نسیم خاکسار و چند تن دیگر از روشنفکران خوزستانی به زندان افتاد.
خاکسار پس از چند سال اقامت در اروپا، سال ۱۹۹۰ به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر لس آنجلس اقامت گزید. خاکسار از اعضای قدیمی کانون نویسندگان ایران بود. او نهایتا در ۲۷ اسفند ۱۳۸۸ به زندگی خود پایان داد. وی هنگام مرگ ۷۱ سال سن داشت.
آزاده نامداری و زهره فکور صبورمسمومیت بر اثر مصرف بیش از حد داروهای اعصاب روان عامل پایان یافتن زندگی هنرمندی به نام آزاده نامداری در هفتم فروردین ۱۴۰۰ بود. او فوق لیسانس روانشناسی خانواده داشت و کارش را با گویندگی در رادیو شروع کرده بود و یکی از مجریان سرشناس و محبوب تلویزیون هم به شمار میآمد.
مشابه تجربه آزاده نامداری برای زهره فکور صبور رخ داد با اختلاف اینکه این هنرمند همان زمان که اقدام به انجام چنین کاری کرده مشغول بازی در یک سریال تلویزیونی بوده است. او که کارش را از ۱۸ سالگی و از تئاتر شروع کرده بود، در سینما و تلویزیون هم حضور خوبی داشت؛ اما در نهایت در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ بر اثر مصرف بیش از حد قرص به زندگی خود پایان داد.
افسردگی و یک بلای جهانیدر ادامه به چند چهره جهانی که احتمالا با این اقدام درگذشتند نگاهی میاندازیم.
جین سیبرگ او شب ۳۰ اوت ۱۹۷۹ (۴۲سالگی) ناپدید شد. نه روزبعد، جسدش درحالیکه در یک پتو در صندلی عقب رنو پیچیده شد بود، نزدیک آپارتمانش پیدا شد. پلیس یادداشتی را بهزبان فرانسه از این بازیگر، خطاب به پسرش یافت که در بخشیازآن نوشته بود: «ببخش! من دیگر نمیتوانم با اعصابم زندگی کنم».
کارول لندیس، زندگی او چنان با افسردگی و شکستهای پیاپی همراه شده بود که دوبار خودکشی کرد و سرانجام در ۲۹سالگی (۱۹۴۸) جسدش درحالیکه باردار بود، در خانهاش یافت شد. البته بعدها گفته شد که مرگ او خودکشی نبوده و یک بازیگر او را بهقتل رسانده؛ اما این ادعا هیچگاه ثابت نشد.
ایو میلر، بازیگر آمریکایی نه روز پس از سالگرد تولد ۵۰ سالگیاش؛ در ۱۷ اوت ۱۹۷۳ خودکشی کرد. او یکبار نیز در ۱۹۵۵ با ضربه چاقو به شکمش، اقدام به خودکشی کرده بود.
جسد مارگو همینگوی، نوه ارنست همینگوی (نویسنده)؛ که در عرصه بازیگری و مدلینگ فعالیت داشت؛ در ۱ ژوئیه ۱۹۹۶، در استودیویی در سانتامونیکا پیدا شد. جسد او بهشدت تجزیه شده بود؛ اما کالبدشکافی رسمی و گزارش سمشناسی پزشکی قانونی نشان داد این زن ۴۲ ساله بیشازحد فنوباربیتال مصرف کرده بود.
جویس جیمسون، در ۱۶ ژانویه ۱۹۸۷، با مصرف بیشازحد قرص در سن ۵۴سالگی خودکشی کرد. این هنرمند بهشدت از مشکل افسردگی و بیخوابیِ ناشیازآن رنج میبرد.
دوروتی هیل او با پریدن از آپارتمانش در سال ۱۹۳۸ خودکشی کرد. هیل هنگام مرگش در ۲۱ اکتبر ۱۹۳۸ تنها ۳۳ساله بود. مرگ شوهرش و بهدنبالآن، چند رابطه ناموفق، او را ازنظر مالی به دوستان ثروتمندش وابسته کرده بود.
کیم وینونا او اصالتاً سرخپوست بود و در منطقه مربوط به بومیان بزرگ شد؛ در عرصه بازیگری نیز بیشتر در قالب شخصیتهایی بومی آمریکایی ظاهر میشد؛ چهار ازدواج و سه طلاق در پرونده زندگی او بهچشم میخورد. او در ۲۳ ژوئن ۱۹۷۸ در ۴۷ سالگی، با شلیک گلوله، به زندگی خود پایان داد.
لیبی هولمن، خواننده و بازیگر آمریکایی که مرگ جان اف کندی و مارتین لوتر کینگ جونیور و مرگ پسرش را میتوان عواملی خواند که در بروز افسردگی او نقش داشتند. او سرانجام در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۱ (۶۷سالگی) خودکشی کرد.
ورا سیسون، بازیگر در تاریخ ۶ اوت سال ۱۹۵۴ در سن ۶۳ سالگی با مصرف بیشازحد قرصهای خوابآور خودکشی کرد؛ آنهم درحالیکه همسرش (ریچارد راسون) نیز یکسالقبلش (۱۹۵۳) به همین شیوه به زندگیاش پایان داده بود. آنها قبل از ایناقدام، بهاتهام جاسوسی در وین، توسط گشتاپو دستگیر شده؛ و ۳۴روز حبس در زندان انفرادی را تجربه کرده بودند.
به خودمان و دیگران کمک کنیمبخشی زیادی از افرادی که به زندگی خود پایان دادهاند از مشکلاتی مثل افسردگی رنج میبردند، به همین دلیل است که میگویند افسردگی چهره ندارد. اگر اطرافیانتان درباره این موضوع با شما صحبت میکنند سخنانشان را جدی بگیرید و آنها نصیحت نکنید. اگر این خود شما هستید که به خودکشی فکر میکنید یا کسی را میشناسید که نگران خودکشی او هستید، میتوانید از نهادهای مختلفی کمک بگیرید.
در ایران اورژانس اجتماعی با تلفن ۱۲۳ بیستوچهارساعته برای ارئه مشورت و کمک آماده است. خط رایگان تلفنی ۱۴۸۰ مشاوره رایگان تلفنی است که بین ساعتهای ۶ صبح تا ۹ شب میتوانید با آن تماس بگیرید. همچنین سامانه آنلاین http://moshaver.behzisti.ir و مراکز بهزیستی میتوانند بهصورت آنلاین یا حضوری مشاوره لازم را به شما ارائه دهند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: خودکشی زندگی خود پایان آزاده نامداری همین دلیل مصرف بیش زندگی اش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۸۰۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، میتوان آن را هم در تمام جوامع و هم در دورههای گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمیکند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی میکند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان میدهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیدهای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول میکند.
-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر میکند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایتپذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق میآید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقشآفرینی میکند، دست به خودکشی میزند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامیدارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمیشنید و یا چنان نادر بود که شاخکهای فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمیشد، واجد اهمیت است. ۲۰ خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که میتواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.
وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه میکنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهههای گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامههای آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر میشود)، اما انتشار دوگانه آن میتواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.
به عنوان مثال دادههای سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ نشان میدهد که ۲۷۱۶۸ نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوتشدگان ناشی از خودکشی در این دوره ۳۸۶۹۱ نفر بود که حدود ۱۱۵۲۳ نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام میشود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایههای اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمانها میتواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش میگذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.
اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(۱۴۰۲) هنوز منتشر نشده است، اما در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از ۶ هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کردهاند که به نظر میرسد در سال ۱۴۰۲ افزایش قابل ملاحظهای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵۰۸۵ نفر بیان شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل ۱۸ درصد رشد داشته است. اگر سال ۹۵ را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود ۵۹ درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان میدهد که نمیتوان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این ۷ سال، ۵۹ درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۹.۵ درصد میشود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود ۶.۲ برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.
از زوایهای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای ۱۰۰ هزار نفر محاسبه میشود در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به ۷.۴ نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال ۱۳۸۸ حدود ۴.۱ نفر بود؛ یعنی طی ۱۴ سال اخیر بر نرخ خودکشی ۳.۳ نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال ۸۸ فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه ۶۰ حدود ۱.۳ بود؛ که قطعا نرخ خودکشیهای موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال ۱۴۰۱ بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار اقدام به خودکشی داشتیم.
حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب ۱۵۰ هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی ۱۷۶.۵ خواهد بود؛ یعنی در سال ۱۴۰۱ از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۷۶.۵ نفر اقدام به خودکشی کردهاند که در مقایسه با ابتدای دهه ۶۰ نرخ اقدام به خودکشی حدود ۱۳۵ برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی بهویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیتهای مددکاری مانند اورژانس ۱۲۳ ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویههایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیتهای پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.
نرخ خودکشی موفق در ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱(به ازای ۱۰۰ هزار نفر)
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656